هوش مصنوعی: شاعر از درد فراق و رنج عشق ناکام می‌گوید و از طمع و امیدهای بربادرفته سخن می‌راند. او از بلای عشق و بی‌قراری‌هایش می‌نالد و آرزو می‌کند که معشوقش روزی به یاد او بیفتد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساسات پیچیده‌ی انسانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۰۹۳

از برت می‌روم به ناچاره
طمع از جان بریده یک باره

تا کجا سر برون کند مجنون
که شد از کویِ لیلی آواره

از بلایی چنین که پیش آمد
بوده‌ام ترس‌ناک همواره

تا کند احتمالِ دردِ فراق
کو دلی بردبارِ خون‌خواره

ماه‌رویا بسوزم ار برسی
بر سر راه من به سیاره

از تو دارم طمع که یادآری
از نزاریِ زار بی‌چاره
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.