هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و هجران معشوق می‌گوید و درد دوری و اشتیاق را بیان می‌کند. او از سوختن در آتش عشق و ناتوانی در کنترل احساساتش سخن می‌گوید و تنهایی و اندوه خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۱

تا ز رویش گلستان کردم نگاه خویش را
خود زدم آتش به دست خود گیاه خویش را

شکوه‌ای در دل گذشت از هجر او تیغم سزاست
هیچ‌کس چون خود نمی‌داند گناه خویش را

همچو خواب‌آلوده از کاروان افتاده دور
در تماشایش نظر گم کرده راه خویش را

می‌شود معلوم سوز سینه از دود جگر
همچو مشک آورده‌ام با خود گواه خویش را

گفتم از سوز درون رمزی و دل‌ها شد کباب
وای اگر می‌دادم از دل رخصت آه خویش را

نیست قدسی شام تنهایی جز او کس بر سرم
چون ندارم عزت بخت سیاه خویش را؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.