هوش مصنوعی: این شعر از درد هجران و عشق سخن می‌گوید. شاعر از رنج دوری و اشک‌های بسیار می‌نالد، اما در عین حال به عشق و دوستی به عنوان تنها کار و غرور خود افتخار می‌کند. او از مخاطب می‌خواهد که از فرصت‌های کوچک مانند سایه دیوار نیز بهره ببرد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی مانند هجران و اندوه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۹

پرهیز ده ز هجر گرفتار خویش را
بنگر شکسته‌رنگی بیمار خویش را

بهر ذخیره شب هجر تو روز وصل
کم کرد دیده گریه بسیار خویش را

بیداد دوست چون ستم چرخ عام نیست
دانسته‌ام غرور ستمکار خویش را

جز شغل دوستی نبود کار دیگرم
شکر خدا که یافته‌ام کار خویش را

قدسی هوای باغ و لب جو چه می‌کنی
دریاب فیض سایه دیوار خویش را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.