هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق و رنجهای آن میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق مانند شعلهای است که جز سوختن چارهای ندارد و عاشقان را به سلامت نمیتوان یافت. همچنین، اشارهای به رهایی از قید و بندهای دنیوی مانند کفر و دین دارد و عشق را فراتر از این محدودیتها میداند.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی موجود در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۷
عشق را چون شعله غیر از سوختن دربار نیست
هرکه شد ز اهل سلامت مرد این بازار نیست
کاش یک بار افتدش بر گلشن کویت گذر
آنکه گوید سرو را پا هست چون رفتار نیست؟
ماجرای عشق چندان هست کایشان را بس است
عاشقان را پرسش روز جزا در کار نیست
غنچه از بهر صبا چیدهست بر هم برگ گل
ورنه مرغان چمن را آشیان جز خار نیست
چون گره بر رشته افتد دست دست ناخن است
بر دل آزردهام رحمی به از آزار نیست
باغ را نظارهگی چون دیده در مژگان گرفت
بلبلان را ناله تنها از جفای خار نیست
کفر و دین منسوخ گشت و عشق در کار خودست
قید عاشق همچو شغل سبحه و زنار نیست
هرکه شد ز اهل سلامت مرد این بازار نیست
کاش یک بار افتدش بر گلشن کویت گذر
آنکه گوید سرو را پا هست چون رفتار نیست؟
ماجرای عشق چندان هست کایشان را بس است
عاشقان را پرسش روز جزا در کار نیست
غنچه از بهر صبا چیدهست بر هم برگ گل
ورنه مرغان چمن را آشیان جز خار نیست
چون گره بر رشته افتد دست دست ناخن است
بر دل آزردهام رحمی به از آزار نیست
باغ را نظارهگی چون دیده در مژگان گرفت
بلبلان را ناله تنها از جفای خار نیست
کفر و دین منسوخ گشت و عشق در کار خودست
قید عاشق همچو شغل سبحه و زنار نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.