هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از احساسات عمیق و نگرانیهای درونی شاعر سخن میگوید. شاعر از کینههای درونی، عشق نافرجام، رشک و حسادت، و نزاعهای درونی با خود و جهان اطراف صحبت میکند. همچنین، اشارهای به زندگی ساده و بیآلایش درویشان دارد که حتی آنها نیز از مشکلات و ناملایمات زندگی در امان نیستند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند کینه، رشک، و نزاع درونی نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارند تا به درستی درک شوند.
شمارهٔ ۹۳
دوران نگر که سینهاش از کینه صاف نیست
جز شیشه در میان دگری سینه صاف نیست
تا کی خیال روی تو را در بغل کشد؟
هرگز دلم ز رشک به آیینه صاف نیست
تا دیدهام نزاع شب جمعه با شراب
دانستهام که باطن آدینه صاف نیست
آرد همیشه بخیه او را به روی کار
درویش هم به خرقه پشمینه صاف نیست
جز شیشه در میان دگری سینه صاف نیست
تا کی خیال روی تو را در بغل کشد؟
هرگز دلم ز رشک به آیینه صاف نیست
تا دیدهام نزاع شب جمعه با شراب
دانستهام که باطن آدینه صاف نیست
آرد همیشه بخیه او را به روی کار
درویش هم به خرقه پشمینه صاف نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.