هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و فراق معشوق میگوید و درد دوری از او را توصیف میکند. او از تأثیر نگاه و رفتار معشوق بر دلش سخن میگوید و اضطراب و بیقراری خود را بیان میدارد. شعر پر از تصاویر شاعرانه مانند آینه، آفتاب، طوفان و سیماب است که بر شدت احساسات عاشقانه تأکید دارند.
رده سنی:
15+
این شعر به دلیل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل این شعر نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از احساسات و ادبیات دارد که معمولاً در سنین پایینتر کمتر وجود دارد.
شمارهٔ ۹۷
بازآی که سینهام کباب است
بی روی تو حال دل خراب است
دلگرمی من ز دیدن توست
این آینه رو بر آفتاب است
هر گوشه چشم فتنهبارت
طوفان کرشمه و عتاب است
مینای دلم پی شکستن
همبیعت شیشه حباب است
هرگز دلم از تپش نیاسود
سیماب طلسم اضطراب است
پیداست ز شام طره تو
صبحی که سراسر آفتاب است
از پرده چشم من ز مردم
تا نقش پی تو در نقاب است
بی روی تو حال دل خراب است
دلگرمی من ز دیدن توست
این آینه رو بر آفتاب است
هر گوشه چشم فتنهبارت
طوفان کرشمه و عتاب است
مینای دلم پی شکستن
همبیعت شیشه حباب است
هرگز دلم از تپش نیاسود
سیماب طلسم اضطراب است
پیداست ز شام طره تو
صبحی که سراسر آفتاب است
از پرده چشم من ز مردم
تا نقش پی تو در نقاب است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.