هوش مصنوعی: شاعر در این متن از امید، انتظار، درد و رنج عاشقانه سخن می‌گوید. او با وجود سختی‌ها و ناامیدی‌ها، هنوز به آینده امیدوار است و درد انتظار را در دل دارد. شاعر از عشق، تقدیر و رنج‌های زندگی می‌گوید و به دنبال تسکین و همدردی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۹۹

هنوز چشم امیدم به رهگذاری هست
هنوز گونه زرد مرا غباری هست

نمی‌زنم مژه بر یکدگر ز حیرانی
هنوز چشم مرا درد انتظاری هست

حذر نکرد ز آهم سپهر و غافل از این
که در میانه این گرد هم سواری هست

مرا چو حادثه مخصوص گشت دانستم
که روزگار مرا از من اعتباری هست

ز دیده خون دلم جوش می‌زند امشب
مگر بر آن سر کو چشم اشک‌باری هست؟

نصیب ما که درین گلشن آشیان داریم
اگرچه خرمن گل نیست، مشت خاری هست

ز موج خیز محبت برون مرو قدسی
به خس گذار درین بحر اگر کناری هست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.