هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی است. شاعر از درد فراق، غیرت، بی‌سامانی و حسرت سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند زلف پریشان، کشتی در آب و گریبان چاک، احساسات خود را به تصویر می‌کشد. همچنین، اشاره‌ای به شناخت درونی و آشنایی با رنج‌ها دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند غیرت، حسرت و رنج نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۳

تا صبا با آن سر زلف پریشان آشناست
صد گره از غیرتم با رشته جان آشناست

غم هجوم آورد و من در فکر بی‌سامانی‌ام
میزبان خجلت کشد هرچند مهمان آشناست

هرچه باداباد ما کشتی در آب انداختیم
گر بود بیگانه باد شرطه طوفان آشناست

عمرها شد حسرت چاک گریبان می‌کشم
با وجود آنکه دستم با گریبان آشناست

از غرور حسن ظاهر می‌کند بیگانگی
ورنه عمری شد به من از خویش پنهان آشناست

استخوانم حالتی دارد که چون گردد هدف
می‌شناسد ناوکش را زانکه پیکان آشناست

دیده قدسی حسد ورزیده در راه حرم
بر کف پایی که با خار مغیلان آشناست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.