هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد فراق و دوری از معشوق میگوید و بیان میکند که در غم این جدایی، سینهاش همیشه داغدار است و به جای شراب، خون جگر مینوشد. او از خیال معشوق به عنوان تنها مایهی تسلی خود یاد میکند و اشاره میکند که دیگر به دنبال لذتهای دنیوی و آرزوهای بیهوده نیست. شاعر همچنین اعلام میکند که خود را از ننگ هوسبازان پاک کرده و دیگر سودای وصال کسی را در سر ندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهی عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'خون جگر' و 'داغ سینه' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۱۶
شب نیست کز فراق توام سینه داغ نیست
خون جگر به جای میام در ایاغ نیست
شکر خیال روی تو گویم، که کلبهام
شب زیر بار منت شمع و چراغ نیست
دایم نظر به پاره دل داشت در کنار
آلوده دیدهام به تماشای باغ نیست
دنبال کام خویش به صحرای آرزو
بدخو دماغ من به نسیم سراغ نیست
قدسی ز ننگ بوالهوسان ساختم به هجر
سودای وصل هیچکسم در دماغ نیست
خون جگر به جای میام در ایاغ نیست
شکر خیال روی تو گویم، که کلبهام
شب زیر بار منت شمع و چراغ نیست
دایم نظر به پاره دل داشت در کنار
آلوده دیدهام به تماشای باغ نیست
دنبال کام خویش به صحرای آرزو
بدخو دماغ من به نسیم سراغ نیست
قدسی ز ننگ بوالهوسان ساختم به هجر
سودای وصل هیچکسم در دماغ نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.