هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از نبود شادی و نشاط در زندگی خود میگوید، حتی در فصل بهار که طبیعت سرشار از زیبایی و عطر گلهاست. او احساس میکند که مانند غنچهای است که در قبر رشد میکند و مانند گلی است که بویی ندارد. شاعر همچنین از احساس بیوطنی و تنها ماندن در دل مردم صادق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای کودکان دشوار است. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با احساسات بیان شده در شعر ارتباط برقرار کنند.
شمارهٔ ۱۱۷
ایام بهارست و هوای چمنم نیست
شادم به غمت ذوق گل و یاسمنم نیست
گر شور قیامت شود از خاک نخیزم
چون غنچه سر نشو و نما در کفنم نیست
چون گلشن تصویر، گلم بوی ندارد
با آنکه گل ساختهای در چمنم نیست
چون عکس در آیینه گهی، گاه در آبم
بیرون ز دل صافضمیران وطنم نیست
شادم به غمت ذوق گل و یاسمنم نیست
گر شور قیامت شود از خاک نخیزم
چون غنچه سر نشو و نما در کفنم نیست
چون گلشن تصویر، گلم بوی ندارد
با آنکه گل ساختهای در چمنم نیست
چون عکس در آیینه گهی، گاه در آبم
بیرون ز دل صافضمیران وطنم نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.