هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به موضوع عشق و فداکاری در راه معشوق می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که در راه عشق، ریختن خون جایز است و شهید وفا نباید از این کار هراسی داشته باشد. همچنین، او به ناپایداری وعده‌های معشوق بی‌وفا اشاره کرده و عشق را پروازی توصیف می‌کند که به بال‌های مادی محدود نیست. در نهایت، شاعر از باغ وصال و گل‌های آن سخن می‌گوید که با درد و رنج عشق آمیخته است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به ریختن خون و فداکاری، ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا نامناسب باشد. این متن بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالانی است که توانایی درک مفاهیم انتزاعی و شاعرانه را دارند.

شمارهٔ ۱۳۲

بر جرعه‌نوش عشق، بجز خون حلال نیست
زان رو به دل ز خوردن خونم ملال نیست

خون مرا بریز که در شرع دوستی
خون‌ریختن شهید وفا را وبال نیست

کار دل است پر مزن ای طایر حرم
پرواز بوستان محبت به بال نیست

دل‌دوختن به وعده معشوق بی‌وفا
جز آرزوی خام و خیال محال نیست

رضوان که می‌ستود گلستان خویش را
انصاف داد خود که چو بزم وصال نیست

در باغ تا ز داغ جگر پنبه کنده‌ای
قدسی چه گل که در عرق انفعال نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.