هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، به بیان دردها و رنجهای عاشقانه و عرفانی میپردازد. شاعر از جفای یار، ناکامیهای عاشقی، اسارت روح در قفس دنیا و وعده دیدار در روز جزا سخن میگوید. همچنین، به رازداری عشق و نوشته شدن سرنوشت انسان بر لوح تقدیر اشاره میکند. در نهایت، شاعر بر این باور است که در همه جا سخن از عشق است و نباید از تیرگی بخت شکایت کرد، چرا که آیینهی وجود انسان، پذیرای زنگارهای زندگی است.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عاشقی و تقدیر ممکن است برای نوجوانان کمسال سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۴۷
آنان که مرا جورکش یار نوشتند
بر عاشقی کوهکن انکار نوشتند
چون تخته اطفال ز دل حرف پریشان
هرچند که شستیم دگربار نوشتند
مرغان حرم شکوه آزادگی خویش
گرد قفس مرغ گرفتار نوشتند
ای دیده به حسرت نگران باش که خوبان
بر روز جزا وعده دیدار نوشتند
پنهان چه کنی عشق که راز دل منصور
بر روی زمین با قلم دار نوشتند
شد لوح شفا شسته مگر سوی مسیحا
یک حرف ز حال من بیمار نوشتند؟
در دیر و حرم جز سخن عشق ندیدم
هرجا که خطر بر در و دیوار نوشتند
قدسی مکن از تیرگی بخت شکایت
کآیینه ما قابل زنگار نوشتند
بر عاشقی کوهکن انکار نوشتند
چون تخته اطفال ز دل حرف پریشان
هرچند که شستیم دگربار نوشتند
مرغان حرم شکوه آزادگی خویش
گرد قفس مرغ گرفتار نوشتند
ای دیده به حسرت نگران باش که خوبان
بر روز جزا وعده دیدار نوشتند
پنهان چه کنی عشق که راز دل منصور
بر روی زمین با قلم دار نوشتند
شد لوح شفا شسته مگر سوی مسیحا
یک حرف ز حال من بیمار نوشتند؟
در دیر و حرم جز سخن عشق ندیدم
هرجا که خطر بر در و دیوار نوشتند
قدسی مکن از تیرگی بخت شکایت
کآیینه ما قابل زنگار نوشتند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.