هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های درونی خود می‌گوید، از حسادت دیگران و تأثیر منفی آن بر زندگی خود شکایت دارد. او با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند چراغ تیره، شمع، و مرغ چمن، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به قدرت کلام و تأثیر آن دارد و از ضعف ظاهری خود در برابر سختی‌ها می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی مانند درد درونی، حسادت، و رنج است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا، مناسب مخاطبان با سطح درک ادبی بالاتر است.

شمارهٔ ۱۵۰

فکنده زخم دلم را به حالت بهبود
کسی مباد گرفتار چشم‌زخم حسود

فزونی غم از آسودگی‌ست بر دل من
نمی‌فزود غمم گر دلم نمی‌آسود

چراغ تیره ما هم به کار می‌آید
به چشم گمشدگان سرمه می‌نماید دود

از آن نگشته سر همتم چو گردون خم
که خوش‌نمای نباشد ز خُم چو شیشه سجود

مبین ضعیفی کلکم که این سیاه‌زبان
چو شمع هرچه ز تن کاست بر زبان افزود

ز چشم مرغ چمن رفته خون دل چندان
که آشیان نشناسد ز چشم خون‌آلود

سواد شعر مرا خامه چون برد به بیاض
ز رشک آورد آب سیاه چشم حسود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.