هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان می‌شود که از عشق و جذبه‌های آن سخن می‌گوید. او از دلبستگی‌هایش، از افسانه‌های عشق و از زیبایی‌های طبیعت مانند گل و بلبل و نسیم صحبت می‌کند. همچنین، از جذبه‌های عشق و پیچیدگی‌های آن مانند زلف پریشان و دام عشق یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جذبه‌های عشق و پیچیدگی‌های روابط نیاز به درک عمیق‌تری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۱۵۱

قضا ز خانه چو رختم بر آستانه نهاد
بر آستان تو چشمم بنای خانه نهاد

حدیث عشق تو افسانه گشته در همه جا
از آن دلم همه جا گوش بر فسانه نهاد

میانه گل و بلبل که مو نمی‌گنجد
چگونه شد که صبا پای در میانه نهاد

کمند جذبه صیاد خویش را نازم
که دام زلف نه بر اعتماد دانه نهاد

نگشت جمع دمی زلفش از پریشانی
نسیم خاست ز جا گر ز دست، شانه نهاد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.