هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، غم و اندوه دنیای فانی و ناپایدار را بیان می‌کند. شاعر از عشق، شراب، و درد دل سخن می‌گوید و از ناپایداری دنیا و آرزوهایش می‌نالد. همچنین، اشاره‌ای به عشق زمینی و معنوی دارد و از نقاب‌های زندگی و رازآلودگی آن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی نیاز به درک بالاتری از تمثیل‌های شعری دارد.

شمارهٔ ۱۶۸

کی غم دهر خراب می نابم دارد؟
لعل می‌گون تو مایل به شرابم دارد

چاک در سینه فکندم که نهم داغ به دل
فکر معموری این خانه، خرابم دارد

کی برم دست به گیسوی تو چون شانه دلیر
که برت خیرگی آینه، آبم دارد

گفتمش روی ترا سیر که خواهد دیدن؟
گفت این دولت جاوید نقابم دارد

نیستم سوخته آتش گل در گلشن
ناله بلبل شوریده کبابم دارد

ترسم از گریه نباشد چه نمایم یا رب
که تغافل‌زدن سیل خرابم دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.