هوش مصنوعی: شاعر در این غزل عاشقانه، از عشق و شور درونی خود سخن می‌گوید و خود را پرنده‌ای می‌داند که از شعله‌های عشق ساخته شده است. او از تأثیر نگاه معشوق بر خود می‌گوید و این که هر لحظه با تماشای او، همچون قطره‌ای خون از دیدگانش جاری می‌شود. شاعر همچنین به بوی بهار و نسیم اشاره می‌کند و این که عشق او را از آب و هوای دیگر ساخته‌اند. در پایان، خود را قدسی بی‌سروپا می‌داند که در نگاه اول محو جاویدان معشوق شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۷۳

طایر عشقم و از شعله پرم ساخته‌اند
مگر از جوهر فیض نظرم ساخته‌اند؟

به تماشای تو چون قطره خون اهل نظر
هر نفس از مژه‌ای جلوه‌گرم ساخته‌اند

پیشتر زانکه پراکنده شود بوی بهار
به نسیمی ز قدح بی‌خبرم ساخته‌اند

چه عجب گر شود از شعله غم تازه گلم
عشقم و زآب و هوای دگرم ساخته‌اند

قدسی آن بی‌سروپایم که چو خورشید، بتان
محو جاوید در اول نظرم ساخته‌اند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.