هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از سرنوشت خود میگوید که او را با غم و درد آفریدهاند و نه دوست و نه دشمن کسی است. او عاشق است و تمام وجودش از نور یقین سرشته شده. همچنین، به قدسی بودن و سجدهگزار بودن خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل احساسات و مضامین عاشقانه و عرفانی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۰۷
ای خوشدلی برو که غمینم سرشتهاند
درمان گداز و درد گزینم سرشتهاند
از آب و خاک کعبه و بتخانه نیستم
نه دوستم، نه خصم، چنینم سرشتهاند
نگذاشت شغل عشق به کار دگر مرا
گویا که از برای همینم سرشتهاند
عاشق کجا و تیرهدلی این گمان مبر
سر تا قدم ز نور یقینم سرشتهاند
قدسی برای سجده گلبن در این چمن
چون برگ گل تمام جبینم سرشتهاند
درمان گداز و درد گزینم سرشتهاند
از آب و خاک کعبه و بتخانه نیستم
نه دوستم، نه خصم، چنینم سرشتهاند
نگذاشت شغل عشق به کار دگر مرا
گویا که از برای همینم سرشتهاند
عاشق کجا و تیرهدلی این گمان مبر
سر تا قدم ز نور یقینم سرشتهاند
قدسی برای سجده گلبن در این چمن
چون برگ گل تمام جبینم سرشتهاند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.