هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق و دردناک خود سخن می‌گوید. او با اشاره به باده‌نوشی و مستی، از غم و اندوه درونی خود می‌گوید که باعث پر شدن دلش از خون می‌شود. همچنین، او از رسوایی و حیرت خود سخن می‌گوید و مقایسه‌هایی مانند پر شدن دیده از خون و پر شدن ساغر از می انجام می‌دهد. این متن پر از تصاویر شاعرانه و احساسات تلخ و شیرین است.
رده سنی: 18+ این متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۲۱۰

باده گر فردا خورم، عالم کنون پر می‌شود
تا شده جامم تهی، صد دل ز خون پر می‌شود

پیش ازان کز بیخودی بر تن درم پیراهنی
عالم از رسوایی‌ام بنگر که چون پر می‌شود

کی به گل‌چیدن چو بیدردان به گلشن می‌روم؟
تا مرا دامن ز اشک لاله‌گون پر می‌شود

ساغرم بر کف تهی و سر پر از سودای خام
حیرتی دارم که چون ظرف نگون پر می‌شود؟

چون صباح عید، رندان شیشه‌ها پر مِی کنند
دیده ما هم ز خون بهر شگون پر می‌شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.