هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به بیان دردها و رنجهای درونی انسان میپردازد. شاعر از تنهایی، غم، و مصائب زندگی سخن میگوید و اشاره میکند که هر کسی درد خود را دارد. همچنین، به طبیعت و عناصری مانند بلبل و گل اشاره میکند تا احساسات خود را بیان کند. در نهایت، شاعر امیدوار است که روزی رکاب سوار (رهایی) به دستش خواهد افتاد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۲۳۵
ز دلها درد دل برداشتن هم عالمی دارد
به بالای غم من ریز گو هرکس غمی دارد
طبیعی نیست با مردم، تواضعهای میخواران
ملایم مینماید خار تا اندک نمی دارد
من از تنهایی خود گر زنم فریاد، معذورم
چرا نالان بود بلبل که چون گل همدمی دارد
رکاب آن سوار آخر به دستم خواهد افتادن
نیم نومید من هم، گر سلیمان خاتمی دارد
مصیبت دیده پهلوی طربناکان ندارد جا
بیا گو در صف ما باش هر کو ماتمی دارد
ز چوب خشک، خوبان میتراشند آشنا قدسی
نگر چون زلفشان از شانه هر سو محرمی دارد
به بالای غم من ریز گو هرکس غمی دارد
طبیعی نیست با مردم، تواضعهای میخواران
ملایم مینماید خار تا اندک نمی دارد
من از تنهایی خود گر زنم فریاد، معذورم
چرا نالان بود بلبل که چون گل همدمی دارد
رکاب آن سوار آخر به دستم خواهد افتادن
نیم نومید من هم، گر سلیمان خاتمی دارد
مصیبت دیده پهلوی طربناکان ندارد جا
بیا گو در صف ما باش هر کو ماتمی دارد
ز چوب خشک، خوبان میتراشند آشنا قدسی
نگر چون زلفشان از شانه هر سو محرمی دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.