۲۶۹ بار خوانده شده
کی اسیران غمت را غم دنیا باشد؟
گر تو پروا کنی از چرخ، چه پروا باشد؟
هرکه را خورد دل از چاه زنخدانی آب
تشنه لب میرد، اگر بر لب دریا باشد
ناخن تیشه عاشق چو شود عقدهگشای
نگذارد که گره در دل خارا باشد
هیچکس نیست که محتاج نگردد به فلک
بازگشت قدح آخر سوی مینا باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گر تو پروا کنی از چرخ، چه پروا باشد؟
هرکه را خورد دل از چاه زنخدانی آب
تشنه لب میرد، اگر بر لب دریا باشد
ناخن تیشه عاشق چو شود عقدهگشای
نگذارد که گره در دل خارا باشد
هیچکس نیست که محتاج نگردد به فلک
بازگشت قدح آخر سوی مینا باشد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.