هوش مصنوعی:
این متن به موضوعاتی مانند عشق، رنج، وابستگی به دنیا و تقدیر میپردازد. شاعر بیان میکند که اسیران غم، دیگر غم دنیا را ندارند و اگر کسی به چرخ (تقدیر) توجه کند، دیگر نگرانیای ندارد. همچنین، اشاره میشود که حتی اگر کسی در کنار دریا باشد، ممکن است از تشنگی بمیرد اگر دلش از عشق زنخدان (معشوق) پر شده باشد. عشق میتواند گرههای سخت را بگشاید، اما در نهایت همه به فلک (سرنوشت) وابستهاند و همه چیز به جای خود بازمیگردد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند «چاه زنخدان» نیاز به درک ادبی و بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۶۷
کی اسیران غمت را غم دنیا باشد؟
گر تو پروا کنی از چرخ، چه پروا باشد؟
هرکه را خورد دل از چاه زنخدانی آب
تشنه لب میرد، اگر بر لب دریا باشد
ناخن تیشه عاشق چو شود عقدهگشای
نگذارد که گره در دل خارا باشد
هیچکس نیست که محتاج نگردد به فلک
بازگشت قدح آخر سوی مینا باشد
گر تو پروا کنی از چرخ، چه پروا باشد؟
هرکه را خورد دل از چاه زنخدانی آب
تشنه لب میرد، اگر بر لب دریا باشد
ناخن تیشه عاشق چو شود عقدهگشای
نگذارد که گره در دل خارا باشد
هیچکس نیست که محتاج نگردد به فلک
بازگشت قدح آخر سوی مینا باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.