هوش مصنوعی: این شعر از زبان شمع بیان می‌شود که خود را با پروانه مقایسه می‌کند و از عشق و رنج‌هایش می‌گوید. شمع به دلیل ارتباطش با پروانه (که نماد عاشق است) هر شب می‌سوزد و روشن است. همچنین، از حسادت شعله و پروانه سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که چراغ مجلس او به نور طلعت معشوق روشن است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و تمثیلی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند 'پروانه' و 'شمع' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۱۹

نیافت منصب پروانه چراغم شمع
شبی نکرد درین کلبه، کار داغم شمع

ز عکس گل، در و دیوار در چراغان است
شب از برای چه آرد کسی به باغم شمع

برای آنکه به پروانه نسبتی دارم
به صد دلیل کند هر طرف سراغم شمع

ز رشک شعله و پروانه داغم و هر شب
بود فتیله روشن، برای داغم شمع

نخورده‌اند حریفان بزم بر طبعم
ز هرزه‌سوزی خود کرده بی‌دماغم شمع

چراغ مجلس من تا ز نور طلعت کیست؟
که عاشق است چو پروانه، بر چراغم شمع
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.