هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر از عشق، هجران، رنج‌های عاشقانه و ناامیدی‌هاست. شاعر از غم‌ها و دردهای خود می‌گوید و از بی‌پناهی و تنهایی خود در این مسیر سخن می‌راند. او با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند غنچه، لاله، اشک و آتش، احساسات خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم به درک و تجربه بیشتری نیاز دارند.

شمارهٔ ۳۴۱

چون غنچه بجز پرده دل نیست پناهم
چون لاله نظریافته بخت سیاهم

هر عقده که پیش آوردم عشق، دلیل است
چون اشک برد آبله پای، به راهم

شادم که شب هجر تو چون شمع ز مقراض
نگسسته ز برهم زدن دیده، نگاهم

چون صبح دوم، با همه کس صاف ضمیرم
هرگز نشود آینه‌ای تیره ز آهم

از رشک به دل سنگ زند خانه کعبه
تا خانه سیه کرده آن چشم سیاهم

از دوستی شعله نگریم، که مبادا
چون هیزم تر بگذرد آتش ز گیاهم

محرومی‌ام از وصل تو، کس چون تو نداند
بر تشنگی بادیه، خضرست گواهم

در چشم من از ضعف نماید ظلماتی
بر فرق اگر سایه کند یک پر کاهم

انداخت به رشکم چو فراقش به سر آمد
افکند به زندان چو برآورد ز چاهم

از گریه قدسی به مرادی نرسیدم
آبم نکند تازه، ندانم چه گیاهم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.