هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از زندگی خود و تجربیاتش می‌گوید که با وجود فرصت‌های مختلف، از بسیاری از لذت‌ها و تجربیات چشم پوشیده است. او از ننوشیدن باده در بزم طرب، نچشیدن آب با وجود تشنگی، و عدم تماشای بهشت و جهنم سخن می‌گوید. همچنین، اشاره می‌کند که عمرش بدون بهره‌گیری از زیبایی‌ها و فرصت‌ها سپری شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند باده و میکده ممکن است نیاز به توضیح بیشتری برای سنین پایین‌تر داشته باشد.

شمارهٔ ۳۶۰

در بزم طرب، باده نابی نکشیدیم
لب خشک شد و منت آبی نکشیدیم

چون مور ضعیف از عقب شاهسواران
گامی ندویدیم و رکابی نکشیدیم

بر خلد گذشتیم و نکردیم نگاهی
در میکده مردیم و شرابی نکشیدیم

همراه نسیم سحری عمر به سر رفت
از روی گلی، طرف نقابی نکشیدیم

بستیم ز احوال دو عالم لب پرسش
منت ز کس از بهر جوابی نکشیدیم

بر سینه ز بس داغ بهشتی‌صفتان بود
در دوزخ جاوید، عذابی نکشیدیم

قدسی چو شب و روز به رویت نگران بود
در چشمش ازان سرمه خوابی نکشیدیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.