هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردها و رنجهای درونی خود سخن میگوید. او از زخمهای ناخن و خنجر الماس به عنوان نمادهایی برای بیان دردهایش استفاده میکند. شاعر تلاش میکند تا با وسعت دل و صبر، فضای سینهاش را از غم خالی کند. او از بیقراریهای دل و عشق نافرجام میگوید و اشاره میکند که حتی حضور دوزخ در سینهاش نیز میتوانست آرامشبخش باشد. در نهایت، شاعر از دیدن معشوق و تأثیر آن بر دلش سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و دردهای درونی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۶۲
زخم ناخن کی برآرد مدعای سینهام؟
خنجر الماس میباید برای سینهام
آنچنان پالوده از درد کهن، اجزای من
کز برون چون شیشه ظاهر شد صفای سینهام
وسعت دل میدهم چون غنچه شبها تا سحر
تا نباشد تنگ بهر غم، فضای سینهام
اندکی از بیقراریهای دل آسودمی
در بغل بودی اگر دوزخ به جای سینهام
غم چرا دلتنگی آرد بار، هرجا بگذرد؟
گرنه عمرش صرف شد در تنگنای سینهام
دیدمش امروز، بیخود کرده دل در عشق چاک
آنکه میزد خنده، دی بر چاکهای سینهام
نقش او در دیده و دل در قفای دیده است
{بیاض} مبتلای سینهام
خنجر الماس میباید برای سینهام
آنچنان پالوده از درد کهن، اجزای من
کز برون چون شیشه ظاهر شد صفای سینهام
وسعت دل میدهم چون غنچه شبها تا سحر
تا نباشد تنگ بهر غم، فضای سینهام
اندکی از بیقراریهای دل آسودمی
در بغل بودی اگر دوزخ به جای سینهام
غم چرا دلتنگی آرد بار، هرجا بگذرد؟
گرنه عمرش صرف شد در تنگنای سینهام
دیدمش امروز، بیخود کرده دل در عشق چاک
آنکه میزد خنده، دی بر چاکهای سینهام
نقش او در دیده و دل در قفای دیده است
{بیاض} مبتلای سینهام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.