۲۶۹ بار خوانده شده
جان چیست کش فدا نکنم از برای تو؟
خاکم به سر اگر نکنم جان فدای تو
پنهان ز غیر، شب همه شب با چراغ چشم
در کوچه تو میطلبم نقش پای تو
پروا نمیکنی و من از نالههای شب
پر کرده گوش چرخ ز دست جفای تو
دل میبری و فکر اسیران نمیکنی
بیچاره آن کسی که شود مبتلای تو
دوش از تو بوی مهر و وفایی شنیدهام
گرد سر تو گردم و مهر و وفای تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
خاکم به سر اگر نکنم جان فدای تو
پنهان ز غیر، شب همه شب با چراغ چشم
در کوچه تو میطلبم نقش پای تو
پروا نمیکنی و من از نالههای شب
پر کرده گوش چرخ ز دست جفای تو
دل میبری و فکر اسیران نمیکنی
بیچاره آن کسی که شود مبتلای تو
دوش از تو بوی مهر و وفایی شنیدهام
گرد سر تو گردم و مهر و وفای تو
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.