هوش مصنوعی: شاعر در این متن عشق و فداکاری بی‌حد خود را به معشوق بیان می‌کند. او حاضر است جان و هستی خود را فدا کند، هر چند معشوق به ناله‌هایش توجهی ندارد. شاعر از بی‌وفایی و جفای معشوق شکایت دارد، اما همچنان شیفته‌ی اوست و به امید مهر و وفایش شب را به روز می‌رساند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و اسارت عاطفی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۲۳

جان چیست کش فدا نکنم از برای تو؟
خاکم به سر اگر نکنم جان فدای تو

پنهان ز غیر، شب همه شب با چراغ چشم
در کوچه تو می‌طلبم نقش پای تو

پروا نمی‌کنی و من از ناله‌های شب
پر کرده گوش چرخ ز دست جفای تو

دل می‌بری و فکر اسیران نمی‌کنی
بیچاره آن کسی که شود مبتلای تو

دوش از تو بوی مهر و وفایی شنیده‌ام
گرد سر تو گردم و مهر و وفای تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.