هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و ناکامی‌های خود سخن می‌گوید، اما به‌گونه‌ای آن‌ها را زیبا و پذیرفتنی توصیف می‌کند. او احساس می‌کند که حتی در ناامیدی و بی‌سرانجامی، آرامش و معنایی وجود دارد. همچنین، او به انتقاد از ریا و تظاهر اهل خانقاه می‌پردازد و آن‌ها را دامی برای فریب می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و انتقاد از جامعه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴۳۴

به نومیدی خوشم، ناکامی‌ام کام است پنداری
دلم را بی سرانجامی سرانجام است پنداری

شراب ناامیدی خوش گوارا شد مزاجم را
حریفان را می وصل تو در جام است پنداری

میان روز و شب، بی دوستان فرقی نمی‌بینم
به چشمم اول صبح آخر شام است پنداری

به گوشم امشب آواز جرس نزدیک می‌آید
ز من تا محمل مقصود، یک گام است پنداری

خیال وصل بستن، بهتر از وصلش کند شادم
نشاط نشاه‌ام در خنده جام است پنداری

ز اهل خانقه قدسی بسی شید و ریا دیدم
به چشمم حلقه توحیدشان دام است پنداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.