۲۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴۹

نوشم ز بس چو باده، ز پیمانه، دوستی
جوشد چو خونم از دل دیوانه، دوستی

این دلخوشی بسم، که ز من در طریق عشق
آموختند بلبل و پروانه، دوستی

گر دوستی طلب کنی، از من طلب که کرد
نسبت درست با من دیوانه، دوستی

قدسی ترحم است بر آن ساده‌لوح، کو
جوید ز دل شکیب و ز جانانه، دوستی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.