هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از زبان عاشقانه و عارفانه سخن میگوید و به موضوعاتی مانند عشق، رنج، بخشش، و انتظار میپردازد. شاعر از معشوق میخواهد که به جای آزار و جفا، مهربانی کند و به اسیران عشقش لطف نماید. همچنین، از درد فراق و انتظار اجازه برای نزدیکی سخن میگوید و در پایان به موضوع شفاعت و محبت الهی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از واژهها و مفاهیم مانند 'جفا'، 'حسرت'، و 'شفاعت' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارند.
شمارهٔ ۴۵۰
چند جفا شیوه و عادت کنی؟
وقت نیامد که مروت کنی؟
خود چه شود، گر به اسیران خویش
لطف به اندازه حسرت کنی؟
جان ز غمت بر لبم آمد نشست
منتظر آنکه تو رخصت کنی
ما و گنه، گر تو به این روی خوب
روز جزا میل شفاعت کنی
خود چه گزینی که ازان بهترست؟
قدسی اگر ترک محبت کنی
وقت نیامد که مروت کنی؟
خود چه شود، گر به اسیران خویش
لطف به اندازه حسرت کنی؟
جان ز غمت بر لبم آمد نشست
منتظر آنکه تو رخصت کنی
ما و گنه، گر تو به این روی خوب
روز جزا میل شفاعت کنی
خود چه گزینی که ازان بهترست؟
قدسی اگر ترک محبت کنی
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.