هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق عمیق و ناامیدانه خود به معشوق می‌گوید که تمام وجودش را تسخیر کرده است. او از نگاه گرم معشوق و آتش عشق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که دلش به موی معشوق بسته است. همچنین، شاعر اشاره می‌کند که عشق ورزیدن با روش‌های سنتی و مذهبی متفاوت است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و برخی اشارات غیرمستقیم به مسائل احساسی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۴۵۳

چنان افتاده‌ام از کار، بهر لاله رخساری
که غیر از دیدن رویش نمی‌آید ز من کاری

فضای سینه را چندان که می‌جویم، نمی‌یابم
ز یاران به دل نزدیک، غیر از ناوکش یاری

نگاهی داشت هر سو گرم، ساقی دوش در مجلس
نمی‌دانم که آتش در که زد، من سوختم باری

ز زلف یار نتوانم بریدن دل به آسانی
که بر وی عمرها شد بسته دارم دل به هر تاری

ز شیخ و برهمن ناید طریق عشق ورزیدن
یکی مشغول تسبیحی، یکی در بند زناّری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.