هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات شاعر درباره عشق، رنج‌های عشقی، و رابطه‌ی پیچیده‌ی بین عاشق و معشوق است. شاعر از نگاه‌های بی‌اعتنای معشوق، درد فراق، و اشک‌های بی‌پایان خود می‌گوید و از مفاهیمی مانند نور، تجلی، و تقدیر نیز سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی احساسات شدید و غمگینانه هستند که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۴۵۴

نکردم از سر کویت به هیچ گلشن روی
بود خلاف مروت که پوشی از من روی

من و تو چون قدح و باده آشنای همیم
من از تو چشم نمی‌پوشم و تو از من روی

به سوی من نظر اختران چنان بستند
که آفتاب نمی‌آردم به روزن روی

فروغ نور تجلی‌ست هرکجا نگرم
کلیم‌وار ندارم به نار ایمن روی

درین زمانه چنان رو ز کس نمی‌بینم
که برنیاوردم زخم تیر، بر تن روی

ندیدم از در سنگین‌دلان چنان رویی
ز عکس خویش ببینم مگر در آهن روی

ز فیض گریه ابرم ملول، می‌خواهم
که برق، خنده‌زنان آردم، به خرمن روی

چگونه محرم این بوستان شوم، که به فرض
اگر نسیم شوم، غنچه گیرد از من روی

ز گریه‌ام نبود روی دامن صحرا
ز بس که سیل سرشکم کند به دامن روی

مباش بر در ارباب روزگار خموش
منه به حلقه ماتم، مگر به شیون روی

اگر شود که ز رخسار پرده برداری
عجب که سوی بت آرد دگر برهمن روی

سر نزاع ندارم به هیچ‌کس قدسی
ز روی دوستی آرم مگر به دشمنی روی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.