۲۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹

دل چو رفت از دست گو دلبر بیا
گو انیس جان غم پرور بیا

بی بر چشمم جهان تاریک شد
تا ببینم ای بلند اختر بیا

ما چو از یاد رخت در جنتیم
سوی ما ای چشمه کوثر بیا

بارها می آمدی چون مه ز بام
کوری حاسد شبی از در بیا

دست خشک ای دلبر جانان مرو
هیچت ار نبود به چشم تر بیا

گر ز راه مسکنت در کوی دوست
در نگنجی از ره دیگر بیا

با کمال آن سیمبر بنگر چه گفت
زر نداری سوی ما کمتر بیا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.