هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد فراق و عشق سخن میگوید. او از زلف معشوق، تیرهای نگاهش، و رنجهای خود مینالد و در نهایت، به تلخیهای عشق و جدایی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.
شمارهٔ ۳۲
دل و جان تا رهند از بند بگشا زلف مشکین را
به پایت میفتد آخر رها کن یک دو مسکین را
ز چندان تیر کز شوخی ز مژگان بر تراشیدی
یکی بر جان من افکن چه خواهی کرد چندین را
سر زلف ترا در چین بدین صورت رخ نگین
چرا پر می کشد چندین مصور صورت چین را
ز زحمت هایخود شرمنده آن استانم من
که از بیمار دردسر بود پیوسته بالین را
به تسخیر خیال آن پری پیکر شب هجران
دو چشم در فشان من فرو ریزند پروین را
میان گریه های تلخ در دل نگذرانیمش
که نتوان بگذرانیدن به تلخی جان شیرین را
کمال از هر مژه اشکت مگر همرنگ سلمان شد
که از اشعار مردم برد معنی های رنگین را
به پایت میفتد آخر رها کن یک دو مسکین را
ز چندان تیر کز شوخی ز مژگان بر تراشیدی
یکی بر جان من افکن چه خواهی کرد چندین را
سر زلف ترا در چین بدین صورت رخ نگین
چرا پر می کشد چندین مصور صورت چین را
ز زحمت هایخود شرمنده آن استانم من
که از بیمار دردسر بود پیوسته بالین را
به تسخیر خیال آن پری پیکر شب هجران
دو چشم در فشان من فرو ریزند پروین را
میان گریه های تلخ در دل نگذرانیمش
که نتوان بگذرانیدن به تلخی جان شیرین را
کمال از هر مژه اشکت مگر همرنگ سلمان شد
که از اشعار مردم برد معنی های رنگین را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.