هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر دل‌آوارگی و آرزوی وصال معشوق است. شاعر از دل‌آواره‌ی خود می‌گوید که به کوی کعبهٔ مراد رفته و می‌خواهد با رسیدن به مراد دل، آرامش یابد. او از همراهی در راه پرخار و خارا سخن می‌گوید و از شناخت گل در میان خارها. همچنین، به دامن معشوق و زلف او اشاره می‌کند که دل را در بند می‌کشد. در پایان، شاعر از بی‌حاصلی ذکر پردازی در پیش نااهل می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به درک عمیق‌تری داشته باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دل‌آوارگی و عشق عرفانی ممکن است برای سنین پایین‌تر چندان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۳

کعبه کویش مراد است این دل آواره را
با مراد دل رسان یارب من بیچاره را

دل دران کو رفت و شد آواره من هم می روم
تا ازان آواره تر سازم دل آواره را

در میان خار و خارا گر تونی همراه من
گل شناسم خار را دیبا شمارم خاره را

گر از آن دامن به این درویش اصلی می رسد
پاره ای می دوختم این جان پاره پاره را

سوی زلفش رفتم و دیدم که دربند دلست
جز من شبرو که داند مگر این عباره را

پیش ناهن چه حاصل ذکر پردازی کمال
دانه ی گوهر چه ریزی مرغ ارزن خواره را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.