هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه به جستجوی یار و وصال با معشوق الهی می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که تمام تلاش‌ها و رنج‌هایش در راه یافتن به یار است و حتی خواب و زخم‌های دلش همه نشانه‌های این عشق هستند. او تأکید می‌کند که هیچ درمانی جز وصال معشوق برای دردهایش وجود ندارد و هرچه از او می‌گوید، بوی جان می‌دهد. در پایان، از کمال و مولانا و عطار به عنوان الگوهای این راه یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۴

گر به جستن باف گشتی یار ما
غیر جویانی نبودی کار ما

گر شدی دیدار او دیدن به خواب
خواب جستی دیده ی بیدار ما

گر به داغش سینه زخمی بافتی
یافتی مرهم دل افگار ما

کس دوای ما و درد ما نیافت
چند می جوید طبیب آزار ما

جان و سر در حلقه ی سودای او
گر به هیچ ارزد زهی بازار ما

هر حکایت کز لب او می کنیم
بوی جان می آید از گفتار ما

بار چون بشنید گفتارت کمال
گفت مولانائی و عطار ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.