هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حبیب و رقیب سخن می‌گوید و دردهای عشق و دوری را بیان می‌کند. شاعر از طبیب می‌خواهد تا دردهایش را درمان کند و از غم و غربت می‌نالد. همچنین، اشاره‌ای به عشق الهی و تأثیر آن بر وجود انسان دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۵۳

جانب ما خوب می آید که می آید حبیب
وز پی او زشت می آید که می آید رقیب

بر نتابد جان ما دردسر هر کسی دگر
می نشیند درد او در دل تو برخیز ای طبیب

چون کشی خوان به پیش جگر خواران غم
این گدای کمترین را بیشتر فرما نصیب

رحمتی گر می کند چشم تو بر افتادگان
در اشک من یتیم است و من مسکین غریب

گر به محراب آیت نور رخت خواند امام
آتش افتد در درون منبر از او خطیب

دم به دم جانی به تن می آیدم چون وقتها
باد طایب رها می آرد از زلف تو طیب

چیست این تیزی رنیا هر زمانت با کمال
پیش گل ای باغبان از خار بهتر عندلیب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.