هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و درد ناشی از آن سخن می‌گوید. او از عشق به معشوق، رنج‌های عاشقی، و وفاداری بی‌قید و شرط خود می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به ضعف و ناتوانی در برابر عشق و زیبایی معشوق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و فداکاری نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۱۰۱

بر دو رخ من در جوی خون که روانست
از تو مرا سرخ رونی در جهان است

نیست کسی در پناه عشق تو ما را
درد تو با جان و دل وظیفه رسان است

روز و شبم سوز وکش چو شمع که عاشق
سوخته این مراد و کشته آن است

بر قدمش سر همی نه ای دل و میرو
تا نکنی پی غلط که راه همان است

جز غم روی نو بر دلم ز ضعیفی
ا گر همه برگ گل است بار گران است

دیده بر آن پای سودنم نگذارند
باری ازین سود دوست را چه زیان است

کیست کمال این که با تو در سخن آید
جنس سخن های تونه حد زبان است
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.