هوش مصنوعی: متن بالا بیانگر عشق و شیفتگی به معشوق و شراب است. شاعر از خرابی وجود خود به دلیل عشق به معشوق و شراب سخن می‌گوید و از ساقی درخواست شراب می‌کند تا از عذاب مخموری رهایی یابد. او به گذر عمر سریع اشاره می‌کند و از زاهدانی که به زهد بی‌مایه خود مغرورند، انتقاد می‌کند. در مقابل، عاشقان بی‌باک و قلندر را ستایش می‌کند که هدف حقیقی آن‌ها رفع حجاب با شراب است. همچنین، از پیران می‌خواهد که دل دوستان را نشکنند و به خواب رفتگان بی‌درد اشاره می‌کند که از درک حقیقت غافلند.
رده سنی: 18+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۰۶

بنیاد وجودم ز تو ای دوست خراب است
وین کار خرابی همه از حب شراب است

جانم به عذاب است ز مخموری دوشین
ساقی قدحی ده که در آن عین ثواب است

چون میگذرد عمر سبک رطل گران ده
وین چرخ گران از پیما چون به شتاب است

زاهد که شود غره به زهدی که ندارد
آن زهد فریبنده او نقش سراب است

وانکس که بود عاشق و بی باک و قلندر
مقصود حقیقیش ز می رفع حجاب است

ای پیر اگر عهد نو در عشق شکستیم
مشکن دل احباب که این عین شباب است

ای خفته بیدرد نبینی که همه شب
مائیم نظر باز و ترا دیده به خواب است

گویند که نقصان کمال است که دایم
جویای شراب است و کباب است و رباب است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.