هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و غزلگونه است که از عشق، رشک، غم و زیبایی سخن میگوید. شاعر از نگاه فریبنده معشوق، درد عشق و تأثیرات آن بر خود و دیگران مینویسد. همچنین، از تأثیرات مخرب عشق و وعدههای بیپایه سخن به میان میآورد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رشک و غم نیاز به درک بالاتری از احساسات انسانی دارد.
شمارهٔ ۱۱۹
چشم شوخ نو هر کرا کشتست
اول از رشک آن مرا کشتست
به شکر گفته اند دشمن کش
دوستان را لبت چرا کشتست
غم تو لشکر سلیمان است
که چو مورم به زیر پا کشته است
گفته ای خونبهای کشت منم
همه را عشق خونبها کشته است
خسته غمزه را لب تو دواست
خستگان ترا دوا کشته است
آفتاب از تو حسن میدزدد
صبح از آن رو چراغ ها کشته است
وعده کشتی بده به کمال
جان من وعدهای کرا کشته است
اول از رشک آن مرا کشتست
به شکر گفته اند دشمن کش
دوستان را لبت چرا کشتست
غم تو لشکر سلیمان است
که چو مورم به زیر پا کشته است
گفته ای خونبهای کشت منم
همه را عشق خونبها کشته است
خسته غمزه را لب تو دواست
خستگان ترا دوا کشته است
آفتاب از تو حسن میدزدد
صبح از آن رو چراغ ها کشته است
وعده کشتی بده به کمال
جان من وعدهای کرا کشته است
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.