هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به دوست (معشوق یا خداوند) است. او از پر شدن دلش از محبت دوست سخن می‌گوید و سعادت را در وصل و صحبت با دوست می‌داند. شاعر با وجودی که خود را ناچیز می‌شمرد، آرزو می‌کند که خدمتگزار دوست باشد و از نعمت‌های او سپاسگزار است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۶

خرابه دل من پر شد از محبت دوست
مباد هیچ دلی خالی از مودت دوست

کدام دولت و فرصت نیافت هر که بیافت
سعادت شرف وصل بار و صحبت دوست

اگرچه در خور او خدمتی نمی آید
شویم معتکف آستان خدمت دوست

رسد بغایت همت چنانکه دلخواه است
را از زبان و دست و دل من ز شکر نعمت دوست

کمال خسته دل و نامراد و بیحاصل
چه باشد ار به مرادی رسد ز دولت دوست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.