هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق و تأثیرات عمیق آن بر دل و جان خود سخن می‌گوید. او از سوزش دل، بی‌قراری و بی‌خوابی ناشی از عشق می‌گوید و دیدار معشوق را هم عذاب و هم لذت می‌داند. در نهایت، شاعر به امید و رهایی از طریق عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'عذاب' و 'سوزش دل' ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی برای درک داشته باشند.

شمارهٔ ۱۲۹

خطت سبز و لبت مشک و گلاب است
دهانت ذره رویت آفتاب است

تو گنج حسن و بس خانه دل
که از شوق چنین گنجی خراب است

دل من بی به روی تو سوزان
چو کتان از وجود ماهتاب است

شبی کان آستان بالین من نیست
چه جای بستر و چه جای خواب است

برو ناصح مترسان از عذابم
که دیدار تو ما را خود عذاب است

بحمد الله ندارم دامن تر
اگر بر خرقهام داغ شراب است

کمال آن خاک در از گریه تر ساز
که در باران امید فتح آب است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.