۲۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۳

درد تو زمان زمان فزون است
وین سوز درون ز حد برون است

عقل از هوس تو بی قرار است
دل در طلب تو بی سکون است

با عشق نر هوشمندی ما
آثار و علامت جنون است

در دست تو دل که خوانیش قلب
خالیست سیه اگر نه خون است

تا جان ز نو بافت بر سخن دست
در دست سخن زبان زبون است

قاف قد و نون ابروانت
برتر ز تبارک است و نون است

تا از تو کمال حکمت آموخت
در حکمت عشق ذوقنون است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.