هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه به رابطه‌ی عمیق و فداکارانه‌ی بین دوست و عاشق می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که حتی اگر دوست باعث رنج یا نابودی او شود، باز هم او را دوست دارد و رضایت دوست را بر هر چیزی ترجیح می‌دهد. همچنین، تأکید می‌کند که این عشق و وفاداری بی‌قید و شرط است و دیگران ممکن است آن را درک نکنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۶۱

دوستان گر کشت ما را دوست ما دانیم و دوست
چون هلاک ما رضای اوست ما دانیم و دوست

گر نوازد ور گدازد جان ما کس را چه کار
ور به جان دشمن شود با دوست ما دانیم و دوست

دیده گربان ما در پای هر سرو و گلی
گر بجست و جوی او چون جوست ما دائیم و دوست

کس نداند از برای کیست رو بر خاک راه
آنکه دایم بر سر آن کوست ما دانیم و دوست

چند پیچیدن درین کز غم نشت شد رشته ای
گر ازین غم کم ز ثار موست ما دانیم و دوست

این سخنها تا کیت گفتن که بیرحم است و مهر
گردلش دل نیست سنگ و روستا دانیم و دوست

با نکو خواهان و بدگویان بگو از ما کمال
دوست با ما بد و گر نیکوست ما دانیم و دوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.