هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر عشق را سوزان و دردناک توصیف می‌کند و معتقد است که تنها کسانی که این عشق را تجربه کرده‌اند، می‌توانند لذت و رنج آن را درک کنند. همچنین، به مقایسه‌ای بین عاشق و زاهد پرداخته و تأکید می‌کند که عاشق واقعی مانند شمع می‌سوزد. در پایان، شاعر به کمال و آزادگی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و درد عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۹۸

عشق تو سراسر همه سوز و همه دردست
رین شیوه به اندازه مردی است که مردست

آنکس که درین صرف نکردست همه عمر
بیچاره ندانم که همه عمر چه کردست

زاهد چه عجب گر کند از عشق تو پرهیز
کس لذت این باده چه داند که نخوردست

عاشق که نه گرمست چو شمع از سر سوزی
گر آتش محض است به جان تو که سردست

اشکی که بود سرخ چو رخسار تو داریم
ما را ز تو نشریف نه تنها رخ زردست

بی شب که بر آن در من خاکی ز ضعیفی
بنشستم و پنداشت رقیب نو که گردست

گر هست کمال از دو جهان فرد عجب نیست
این نیز کمالی است که آزاده و فردست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.