هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه بیانگر عشق عمیق و فداکاری است که در آن شاعر از درد و غم عشق به عنوان موهبتی دلنواز یاد میکند. او عشق را سرمایهی عاشقان میداند و به پاکی و وفاداری در عشق تأکید دارد. همچنین، شاعر از طولانی بودن شبهای دوری و انتظار شکوه میکند اما در نهایت، خود را در رحمت معشوق میبیند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عاشقانهای است که درک آنها به بلوغ عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۲۱۹
گر عشق تو داغ جان گذار است
صد شکر که داغ دلنواز است
گر درد تو بار صحبت ماست
غم نیز ز محرمان راز است
دل کم نکند نیازمندی
سرمایة عاشقان نیازاست
محمود مگر به مرگ خود مرد
کو کشته غمزه باز است
پاکیزه رخی و پاک دامن
شایسته آنکه پاکباز است
با زلف تو نه ها که دارم
کوته نکنم که شب دراز است
حلقه چه زند کمال بردر
دایم در رحمت تو باز است
صد شکر که داغ دلنواز است
گر درد تو بار صحبت ماست
غم نیز ز محرمان راز است
دل کم نکند نیازمندی
سرمایة عاشقان نیازاست
محمود مگر به مرگ خود مرد
کو کشته غمزه باز است
پاکیزه رخی و پاک دامن
شایسته آنکه پاکباز است
با زلف تو نه ها که دارم
کوته نکنم که شب دراز است
حلقه چه زند کمال بردر
دایم در رحمت تو باز است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.