هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، زیبایی، و رنج‌های فراق سخن می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که خود را آشکار کند و از پنهان‌بودنش شکایت دارد. همچنین، شاعر به زیبایی کلام و تأثیر آن اشاره می‌کند و از ناشنیده‌ماندن فریادهایش می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فراق و رنج عشق نیاز به درک عمیق‌تری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۲۲۰

گر قصد خون ماست پس از دل ربودنت
میباید آن رخ از پس برقع نمودنت

بیرون مشر ز دیده که با آن جمال و زیب
زیبد درون خانه پس پرده بودنت

هر چند خوبتر شود از بستن انگبین
شیرین ترست از آن به سخن لب گشودنت

گر دل شب فراق چنین ناله ها کشد
ای دل کسی به خواب نه بینه غنودنت

فریاد ما شنو، بنو گونیم نشنوی
فریاد و آه ما ز سخن ناشنودنت

ای بوی گل ترا به کف پاش نسبت است
مرغ چمن چنین نتواند ستودنت

آزردن از گزاف بود نور دیده را
تا کی کمال دیده بر آن پای سودنت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.