هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق و اشتیاق به معشوق سخن میگوید و از درد فراق و جذابیتهای معشوص میسراید. شاعر از غم و عشق خود میگوید و چگونه معشوق به زندگیاش معنا بخشیده است.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و فراق ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۲۶۸
نیست ما را بجز آن جان و جهان در یایست
زانکه پی او په جهانست و نه جان دریایست
خاک آن در طلیم تا بنهم رخ آنجا
که رخ زرد مرا نیست جز آن دریایست
در نمی با پدرش از خوبی تیبانی هیچ
این همه هست، میانست و دهان دریایست
پیش آن غمزه کباب جگر من منهید
که به بیمار غذا نیست چنان در یایست
چون بدیدیم رخت غمزه و ابرو پیش آر
وقت صید است بود تیر و کمان دریایست
خوشم آمد که ز غم داغ نهادی به دلم
تا دگر گم نشود بود نشان دریایست
باش گور پر خط تو دیدگریان کمال
پر سر سبزه بود آب روان دریایست
زانکه پی او په جهانست و نه جان دریایست
خاک آن در طلیم تا بنهم رخ آنجا
که رخ زرد مرا نیست جز آن دریایست
در نمی با پدرش از خوبی تیبانی هیچ
این همه هست، میانست و دهان دریایست
پیش آن غمزه کباب جگر من منهید
که به بیمار غذا نیست چنان در یایست
چون بدیدیم رخت غمزه و ابرو پیش آر
وقت صید است بود تیر و کمان دریایست
خوشم آمد که ز غم داغ نهادی به دلم
تا دگر گم نشود بود نشان دریایست
باش گور پر خط تو دیدگریان کمال
پر سر سبزه بود آب روان دریایست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.