هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و وفاداری شاعر به معشوق است، با وجود جفاها و ناملایمات. شاعر از دلهایی که عشق واقعی را درک نکردهاند، ابراز ناراحتی میکند و زیباییهای معشوق را ستایش مینماید. همچنین، اشارهای به تسلیم بودن در برابر ارادهٔ معشوق و غوغای عشق دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند جفا و غم عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۲۷۹
هرگز ز جان من غم سودای او نرفت
وز خاطر شک تمنای او نرفت
آن دل سیاه باد که سودای او نپخت
وان سر بریده باد که در پای او نرفت
با این همه جفا که دل از دست او کشید
سودای دوستی ز سویدای او نرفت
آمد عروس گل به چمن با هزار حسن
وز کوی دوست کسی به تماشای او نرفت
پیک نفس که مژده رسان حیات اوست
بی حکم او نیامد و بی رای او نرفت
مسکین کمال در سر غوغای عشق شد
وآن کیست خود که در سر غوغای او نرفت
وز خاطر شک تمنای او نرفت
آن دل سیاه باد که سودای او نپخت
وان سر بریده باد که در پای او نرفت
با این همه جفا که دل از دست او کشید
سودای دوستی ز سویدای او نرفت
آمد عروس گل به چمن با هزار حسن
وز کوی دوست کسی به تماشای او نرفت
پیک نفس که مژده رسان حیات اوست
بی حکم او نیامد و بی رای او نرفت
مسکین کمال در سر غوغای عشق شد
وآن کیست خود که در سر غوغای او نرفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.