هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از زیبایی معشوق و درد عشق سخن میگوید. شاعر از ناز و غمزههای معشوق، دلبستگی خود به او، و ناتوانی در فراموشی او مینویسد. همچنین، اشارهای به ناپایداری دنیا و بینیازی آزادگان از تاج و تخت دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۲۸۸
اگر آن غمزه خواهد ز ترکان خراج
چو زلفته بگردن بیارند باج
میارید گو ناز اینجا و حسن
که زیره به کرمان ندارد رواج
مفرح لب تست و بس گره مرا
به سودای خط خشک گردد مزاج
مداوای زاهد چه سود ای حکیم
که شخصیست بس ناخوش و بی علاج
نشد مهر آن لب ازین دل برون
ترشح نفرمود می از زجاج
چه بوسم شب وصل دست رقیب
ندارد غنی با گدا احتیاج
به چشم حقارت مبین در کمال
که آزاده شابت بی تخت و تاج
چو زلفته بگردن بیارند باج
میارید گو ناز اینجا و حسن
که زیره به کرمان ندارد رواج
مفرح لب تست و بس گره مرا
به سودای خط خشک گردد مزاج
مداوای زاهد چه سود ای حکیم
که شخصیست بس ناخوش و بی علاج
نشد مهر آن لب ازین دل برون
ترشح نفرمود می از زجاج
چه بوسم شب وصل دست رقیب
ندارد غنی با گدا احتیاج
به چشم حقارت مبین در کمال
که آزاده شابت بی تخت و تاج
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.