۲۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۹

چو شمع روز بر افروخت از نسیم صباح
بریز باده گلگون در آبگون اقداح

ز ساقیان پری چهره خواه وقت صبوح
حیات جان ز لب جام و قوت روح از راح

مردان خرابات بین که از سر شوق
به وصل دختر رز تازه کرده اند نکاح

تو باده نوش و میندیش از حلال و حرام
که هست خون صراحی بر اهل عشق مباح

فروغ شمع جمال نو مشرق الانوار
طلوع کوکب حسن تو فالح الاصباح

رخ و آب کشاف حسن را تفسیر
غم تو مخزن اسرار عشق را مفتاح

حدیث قامت نو گر مؤذنان شنوند
به عمر خویش نیایند بعد از این به فلاح

به بوی صبح وصالت کمال دلشده را
حدیث زلف و رخ تست ورد شام و صباح
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.