هوش مصنوعی: این شعر با تصاویر زیبا و احساسی، توصیفی از عشق، غم، و رنج‌های عاشقانه ارائه می‌دهد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند سرو، گل، و شمشاد، زیبایی معشوق را توصیف می‌کند و از درد فراق و اشک‌های بی‌پایان می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به داستان‌های عاشقانه‌ی مشهور مانند شیرین و فرهاد دارد و از بی‌عدالتی و ستم در جامعه انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به درد و رنج عشق و انتقادهای اجتماعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۹۸

آن سرو قد نگر که چه آزاد می رود
و آن غمگسار بین که چه دلشاد میرود

به روی سرو قامت گلبوی لاله رخ
با قد خوش خرام چو شمشاد میرود

بر بام هفت قلعه گردون ز بیدلان
هر شب فغان و ناله و فریاد میرود

اشک از دمشق دیده ز سودای مصر دل
مانند سیل دجلة بغداد میرود

بنیاد جان که داشت بنا بر زمین دل
از سیلبار دیده ز بنیاد میرود

بر جان بیدلان ستمکش ز دلبران
در شهر ما نگر که چه بیداد می رود

عمر عزیز گر نکنی صرف با بتان
چون خاک راه دانش که بر باد می رود

خسرو مدام با لب شیرین نهاده لب
خون جگر ز دیده فرهاد میرود

با آن پری پیام کمال ای نسیم صبح
اعلام دادمت مگر از باد می رود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.